Hadi Ahmadi یادداشت هایی از هادی احمدی (سینما و تئاتر ) درباره وبلاگ این وبلاگ به تجربه های شخصی هادی احمدی و مطالب مربوط به هنر و ادبیات بخصوص در زمینه تئاتر و سینما می پردازد ، منتظر انتقاد و پیشنهاد های شما عزیزان هستم . سن ، ملیت یا زمینه رشد اجتماعی فاقد اهمیت است . آنچه مهم است ، این است که شما چیزی برای گفتن دارید که میتواند و باید از طریق رسانه فیلم به روش خاص شما وبا اصطلاحات ویژه شما بیان شود . بزرگترین فیلم های عصرما هنوز ساخته نشده اند . بیایید بکوشیم یکی از کسانی باشیم که این فیلم ها را خواهند ساخت . (دانیل آریخُن ) آخرین مطالب
نويسندگان یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : هادی وود
عکس های راه یافته به جشنواره منطقه ای سینمای جوان فصل تابستان – سنندج (تک عکس)
پوسترهای راه یافته به جشنواره منطقه ای سینمای جوان فصل تابستان- سنندج
فیلمنامه های راه یافته به جشنواره منطقه ای سینمای جوان فصل تابستان - سنندج
منبع : انجمن سینما جوانان ایران -دفتر سنندج
دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : هادی وود
(دکترابراهیم یونسی و بهمن قبادی ) دكتر ابراهيم يونسي،داستاننويس و مترجم پيشكسوت ، در سال 1305 خورشيدي در شهر بانه به دنيا آمد. در سال 1333 به اتهام فعاليت هاي سياسي دستگير و تا سال 1341 در زندان به سربرد. پس از آزادي به تحصيل پرداخت و در رشته ي اقتصاد از دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دكترا (در سال 1356)شد.وي ترجمه و كار داستاننويسي را از همان روزهايي كه در زندان بود، آغاز كرد. پس از آزادياش در سال 1341 «هنر داستاننويسي» را كه در اين ايام تاليف كرده بود، منتشر كرد. او که از حدود دو سال قبل با عارضهی آلزایمر دست به گریبان است، دربارهی درمان بیماری خود در خارج از کشور گفت: «من پولی برای درمان بیماریام ندارم!» به امید بهبودی هرچه بهتر این استاد گرامی و کرد بانه ای . (التماس دعا ) نوشتهها
ترجمهها
پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : هادی وود
به گزارش روابط عمومي انجمن سينماي جوانان ايران، به دنبال حمايت از فيلمسازان جوان و كشف استعدادها در مناطق مختلف كشور علاوه بر يك جايزه به برترين استعداد جوان در سال جاري بخش مجزاي سينماي جوان، به سه برگزيده اين بخش سه جايزه سه ميليون ريالي به همراه حمايت از توليد اثر بعدي تا سقف پنج ميليون ريال اهدا خواهد كرد. جايزه برترين استعداد جوان شامل تنديس جشنواره به همراه مبلغ چهار ميليون ريال جايزه نقدي براي متولدان سال 1369 به بالاست. هنرجويان انجمن سينماي جوانان ايران در سطح كشور مي توانند با پركردن فرم تقاضا شركت كه ممهور به مهر دفتر انجمن مربوطه باشد در اين بخش شركت كنند. يازدهمين جشنواره منطقه اي سينماي جوانان ايران – فصل دو- با عنوان «كوسالان» با حضور استان هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، زنجان، گيلان، همدان، مركزي، كردستان و كرمانشاه در چهار بخش فيلم كوتاه، فيلمنامه، عكس و پوستر از 14 تا 16 تيرماه در استان كردستان شهرستان سنندج برگزار مي شود. يازدهمين جشنواره منطقه اي سينماي جوانان ايران – فصل دو- با عنوان «كوسالان» با حضور استان هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، زنجان، گيلان، همدان، مركزي، كردستان و كرمانشاه در چهار بخش فيلم كوتاه، فيلمنامه، عكس و پوستر از 14 تا 16 تيرماه در استان كردستان شهرستان سنندج برگزار مي شود. پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:, :: 18:53 :: نويسنده : هادی وود
به گزارش «پایگاه خبری فیلم کوتاه» این جشنواره فیلمهای کوتاه و مستند با موضوع جنگ، صلح، حقوق بشر و... را به نمایش میگذارد. چهار شنبه 28 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : هادی وود
فیلمسازان کردستان جوایز اصلی جشنواره بین المللی کیش را به دست آوردند
به گزارش وبلاگ انجمن سینما جوانان ایران - دفتر سنندج کارگردانان جوان استان کردستان "هیوا امین نژاد"، "توفیق امانی" و "سالم صلواتی" جوایز اصلی اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم کیش را به دست آوردند. به گزارش اختصاصی پایگاه خبری انجن سینمای جوانان ایران ـ دفتر سنندج، "هیوا امین نژاد" با فیلم کوتاه "تا مردانمان برقصند" جایزه اول بخش مسابقه بین الملل بخش "نوع نگاه" (262 ثانیه ای)، "توفیق امانی" با فیلم کوتاه "هیما" جایزه اول بخش مسابقه سینمای ایران بخش "نوع نگاه"، و همچنین "سالم صلواتی" با فی لم کوتاه "رؤیاهای برفی" جایزه دوم فیلم کوتاه داستانی مسابقه سینمای ایران را در اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم کیش را به دست آوردند. فیلم کوتاه "تا مردانمان برقصند" به کارگردانی "هیوا امین نژاد" در بخش مسابقه بین الملل بخش "نوع نگاه" اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم کیش حضور یافت و جایزه اول این بخش از جشنواره را آن خود کرد و از طرف هیأت داوران این جشنواره تندیس، جایزه نقدی 2 هزار یورویی و همچنین لوح تقدیر این جشنواره را دریافت.
جمعه 16 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 11:0 :: نويسنده : هادی وود
«ابراهیم سعیدی»، «خسرو سینا» و «طه کریمی» داوری و ارزیابی بخش فیلم هفتمین دوره جشنواره فیلم و عکس «ژیار» استان کردستان در شهر بیجار را بر عهده دارند. به گزارش خبرنگار سینمافردا ، ابراهیم سعیدی فیلمساز و دانش آموخته کارشناسی سینما در گرایش تدوین از دانشکده سینما ـ تئاتر دانشگاه هنر تهران، «خسرو سینا» مدرس هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج و فیلمساز و «طاها کریمی» فیلمساز و دانش آموخته رشته كارگردانی سینما از دانشكده سینما ـ تئاتر دانشگاه هنر تهران، داوری بخش فیلم هفتمین دوره جشنواره فیلم و عکس «ژیار» استان کردستان را بر عهده دارند و 43 فیلم کوتاه راه یافته به بخش های مختلف هفتگانه مسابقه این جشنواره را مورد ارزیابی قرار می دهند. «ابراهیم سعیدی» کارگردان فیلم مستند بلند «همه مادران من» و فیلم سینمایی «ماندوو» و تدوینگر بسیاری از فیلم های سینمایی، مستند و فیلم کوتاه، «خسرو سینا» فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «ژانی گل»، فیلمنامه نویس، دستیار کارگردان و برنامه ریز چندین فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی، کارگردان چندین فیلم کوتاه و داوری جشنواره های مختلف و همچنین «طاها کریمی» کارگردان فیلم سینمایی «کوهستان قندیل» و فیلم های کوتاه «زریان»، «مرز زندگی» و «کوهستان سفید» در بخش های مختلف مسابقه هفتمین دوره جشنواره فیلم و عکس «ژیار» کردستان؛ 14 فیلم در بخش داستانی، 6 فیلم در بخش پویانمایی، 7 فیلم در بخش مستند، 3 فیلم در بخش تجربی، 3 فیلم در بخش اصلاح الگوی مصرف، 2 فیلم در بخش محیط زیست و 8 فیلم در بخش فیلم اولی ها را داوری می کنند. جشنواره فیلم و عکس «ژیار»، به همت انجمن سینمای جوانان ایران دفتر سنندج در سه بخش آزاد، ویژه و جنبی در روزهای 6 اردیبهشت الی 8 اردیبهشت ماه سال جاری در شهر بیجار برگزار می شود.
دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, :: 8:54 :: نويسنده : هادی وود
فیلم کوتاه اعدام یک رویا روز پنجشنبه 25 فروردین در سیزدهمین جشنواره خیرین مدرسه ساز با حضور فرماندار بانه و دبیران بازنشسته این شهر و عموم مردم نمایش گذاشته شد که در نهایت با استقبال گرم مردم بخصوص دبیران بازنشسته مواجه شد . بخشی از فیام کوتاه اعدام یک رویا مستندی از افتتحاح مدرسه ای در روستای سیچان بانه میباشد که توسط خیرین مدرسه ساز این شهر ساخته شده است .
پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : هادی وود
آثار راهيافته به بخش مسابقه هفتمين جشنواره فيلم ژيار کردستان
بخش داستاني:
چهار شنبه 17 فروردين 1390برچسب:, :: 10:42 :: نويسنده : هادی وود
-* تا مردانمان برقصند *-
دو فيلم کوتاه «تا مردانمان برقصند» ساخته هيوا امين نژاد و «دهل» ساخته جميل مفاخري در ميان 9 فيلم را يافته به بخش مسابقه بينالملل «نوعي نگاه» حضور دارند.
فيلم کوتاه «تا مردانمان برقصند»؛ به کارگرداني هيوا امين نژاد، به تصويربرداري سرکيو مسگري، صدابرداري هادي احمدي و صداگذاري رضا علائي، در اين فيلم کارگردان تصاويري از بافتن و ساختن لباس مخصوص رقص مردان کُرد را به تصوير کشيده است. چهار شنبه 25 اسفند 1389برچسب:, :: 12:53 :: نويسنده : هادی وود
آیا تئاتر مسئله مهمی است؟بارها از خود این سؤال را پرسیدهایم که آیا تئاتر مسئله مهمی است؟
منبع : وبلاگ نصرالله قادری
و همه میدانیم که هست! و پاسخ به این پرسش آن قدر بدیهی است، که هر بار که به آن پاسخ دادهایم دچار شگفتی شدهایم. برای قبیله و قومی که صاحب فرهنگ هستند و میدانند که تئاتر مترادف فرهنگ است، واضح و مبرهن است که صحنه تئاتر یکی از جاهایی است که میتوان در آن احساس خوشبختی کرد. میتوان احساس غربت را به فراموشی سپرد. میتوان باور کرد که در خانه هستیم و به همین علت مهم احساس آرامشی به ما دست میدهد. حس عمیق و دردناک غربت، غربت به معنای دقیق کلمه عبارت است از دوری از خانه یا بیخانمانی! مفهوم غربت عمیقاً با مفهوم خانه به هم پیوسته است. انسان راندهشده از خانه در پی بازگشت به مأمن خود است. تئاتری که ریشه در مذهب و مراسم آئینی دارد، هر دو گروه مجری و مخاطب را به آبشخور اولیه این هنر رهنمون میشود. مذهب مهمترین دستآورد انسان است و تئاتر که هنری جمعی است در یک مراسم آئینی مقدس که به قربانی ختم میشود، ما را به آرامش میرساند. تحصیل خوشبختی در هزاره سوم برای انسان یکی از تلاشهای اساسی و اصیل است. اصالتی است که تجدد مدرن به نام تمدن آن را از آدمی ربوده است. آنهایی که از خوشبختی سرخوردهاند؛ از محبت بیبهرهاند و به همین جهت روحانیت وجود گریزانند و تنها به تقدس جسمانیت میپردازند. تئاتر آدمی را به آن لحظه ناب و اهورایی روحانیت هدایت میکند. تئاتر کمک میکند که نیرومند و خوشبخت باشیم تا بتوانیم به ناخوشبختان هم کمک کنیم! به ما یاری میرساند تا بر زندگی خود مسلط باشیم. چرا؟ چون تئاتر عقل و احساس را همزمان به چالش میگیرد تا مای مخاطب در یک مشارکت فعال در اثر همنشینی عقل و احساس، اندیشه و ایمان به آن لحظه ناب سکوت برسیم و در آن لحظه گمگشته خود را بازیابیم و همگام قهرمان با تحمل و رنج و بازشناسی برسیم! و در گردونه هستی به بازپیدایی خانه به مفهوم اصیل آن دست یابیم و در آنجا خوشبختی و آرامش را مزمزه کنیم. خانه به معنای دقیق فلسفی حریمی است که دو ویژگی اصیل دارد: الف: خانه حریمی است که انسان در آن احساس امنیت و آرامش و صداقت میکند. حریم امن است. برای آنکه در محدوده خانه، ما خود را از تیررس آفات و مخاطرات، تا حد زیادی ایمن مییابیم! امنیت خانه فقط از نوع امنیت فیزیکی نیست. بلکه مهمتر و بالاتر از آن انسان را در حریم حانه از نگاه نامحرمان ایمنی دارد. در حریم خانه چشم بیگانه یا نامحرم انسان را رصد نمیکند و بنابراین، لازم نیست که بیمناک باشد! به همین دلیل خانه حریم آرامش هم هست، روح آدمی در سایهسار امنیت، آرامش مییابد. در حریم امنیت و آرامش خانه روح خجول یا پنهانکار ما ایمنی مییابد و نقشها و نقابهایش را تا حد زیادی فرومیریزد و آدمی مجال مییابد که به آسودگی خودش باشد. ماسک1 دروغین را به دور اندازد و شخصیت2 خود را به وضوح ببیند. در پناه آرامشخانه است که آدمی شخصیت ساختگی، صورت تقلبی و شخصیت کاذب3 خود را رها میکند و در دامن امن شخصیت طبیعی4 بازشناسی را درک میکند. خانه حریمی است که آدمی میتواند، تا حد زیادی خود را عاری از آرایه و پیرایه بنگرد و همین ویژگی است که آن را حریم صداقت میکند. این مهم در تئاتر به جهت هامارتیای قهرمان و تحمل رنج و رسیدن به تحول و بازشناسی او و همدلی ما با وی، هر دوی ما را به کارتارسیس میرساند. ب: خانه جایگاه دلبستگی است. وقتی مکانی برای آدمی از سایر مکانها متمایز میشود و آدمی به آن دل میبندد، نسبت به آن غیرت میورزد و در حفظ و حراست آن تلاش میکند. بنابراین، از یک سو خانه آدمی را گزند آفات و مخاطرات ایمن میدارد و از سوی دیگر، آدمی در دفاع و آرایش و پیرایش آن برای رسیدن به آرامش میکوشد. تلاش میکند تا در این محل امن پیش از رسیدن به پایان5، نتیجه6 مطلوب را به دست آورد. چراکه غریزه بشر مبتنی بر غریزه مرگ و زندگی است. نهایت زندگی، مرگ است و مرگ آرامش است. به شرطی که چرخه تولد، مرگ، تولد را باور داشته باشیم. و تئاتر کمک میکند تا آدمی به ادراک7 دقیق مرگ و زندگی برسد. و از مرگ نترسد! چونه همه ما به روشنی میدانیم که مرگ فرجام محتوم ماست. تئاتر به ما کمک میکند تا دریابیم که مرگ مهم نیست، آنچه مهم است، چند و چون گذر از طریقی است که هر تن آدمی باید همگام روح از آن بگذرد تا از دنیا گذر کند، حیرت، برزخ را شاهد باشد و در قیامت به خانه حقیقی خود درآید. وقتی قهرمان میفهمد که به سبب داشتن غرور، با خود غرور تنبیه شده است، مای مخاطب هم که همدل اوهستیم، به این آگاهی میرسیم. تئاتر در این منظر بدل به معبدی میشود که در پای دیوارهایش، تلاطم جهان میمیرد، و در درون این محوطه مقدس که امری قدسی و معنوی در حال شدن است، ما را از بودن رها میکند و به منزل شدن رهنمون میشود. به همین جهت هر که پای به این معبد میگذارد لزوماً اهل فضیلت میشود. تئاتر بدون مخاطب اصلاً هنر نیست. و مخاطب به هر شکلی در این معبد به همدلی میرسد. اجتماع همدلی که ما بدان نیاز داریم، الزامهای مادی و محدودیتهایی را که هر انسانی و هر دلی بدان محتاج است در معبد تئاتر قابل دستیابی است. هرازگاهی ممکن است که این بارگاه عظمت پایگاه دفائت شود و معنویت آن در سایه جسمانیت لحظاتی پشت ابرهای سیاه بماند. اما به جهت آنکه در فضای این معبد همیشه فضیلتی در پرواز است، فضلیت هنر و فضیلت جنون مقدس؛ مانع از آن میشود که معنویت برای همیشه گم شود و نابود گردد و دفائت جای آن را بگیرد. به این جهت تئاتر خانه امنی است که ما در آن احساس آرامش میکنیم. تئاتر مسئله مهم زندگی هر قوم بافرهنگی است. چون خانه است. مای آدمی که به این جهان گام نهادهایم، دستکم چهار خانه داریم. چهار خانهای که همه آنها در تئاتر معنای حقیقی خود را بازمییابند. این چهار خانه عبارتاند از: 1. آغوش مادر و توسعاً دوران کودکی. این نخستین خانهای است که هر انسانی به آن درمیآید. و کودک در آغوش مادر است که احساس امنیت میکند و بدان دلبسته میشود. چون تئاتر ما را به مبدأ هستی پیوند میزند و نمیگذارد که کودکی در ما بمیرد، اولین خانه خود را در مفهومی به وسعت ادراک مادر میفهمیم و از بیمادری رها میشویم. 2. وطن یا سرزمینی که در آن پروده شدهایم. این دومین خانه است. مفهوم وطن معنایی فراتر از خاک دارد. مفهوم وطن زبان و فرهنگی را هم که ما در متن آن پروده شدهایم را در بر میگیرد. ما در بستر فرهنگ مألوف خود و نیز در جهان زبان مادریمان احساس امنیت میکنیم. تئاتر اساساً مترادف فرهنگ است و ما در بستر آن وطن را ادراک میکنیم. 3. عشق یا توسعاً حضور محبوب، سومین خانه است. تجربه عشق تجربه نوعی خویشتنسپاری پاکبازانه است. ما در حضور معشوق خانه روح خود را مییابیم. تئاتر معبد عشق است و حریمی سرشار از امنیت را برای روح عاشق میآفریند. 4. نیستان چهارمین خانه ماست. نیستان یعنی دریای وجودی که بنیان هستی قطرهآسای ما در رگ جویبارهای این عالم است. حقیقتی که در زبان فلاسفه بنیان وجود و در قاموس مذهب از آن به خداوند تعبیر میشود. آدمی در این عالم و در نحوه هستی غیر اصیلش در حقیقت از آن دریا به دور افتاده است و تمام تلاش خود را وقفهناپذیر برای بازگشت به آن اصل به کار میگیرد. این تئاتر حقیقی است که میتواند راهنمای ما در این وادی باشد. اوست که قادر است تعبیر قرآنی «انالله و انا الیه راجعون» را برای ما ماندگار کند. چون هیچ اندیشهای در تاریخ ماندگار نخواهد شد. مگر آنکه با هنر عجین شود. و تئاتر هنر است. این حقیقتی ژرف است که انسان در این عالم به معنای بسیار عمیق تنهاست و درنوردیدن حصارهایی این تنهایی اگر ناممکن نباشد. باری بس دشوار است و تئاتر میتواند حصار این تنهایی را در جمع بشکند، چون تئاتر هنر جمعی است. از این منظر، تئاتر حقیقتاً مسئله مهمی است و نباید بگذاریم که جسمپرستان، مادیگرایان، صورتاندیشان، معنویتگریزان آن را از جامعه بدزدند یا در پس حجاب مادیت آن را نهان کنند. این تئاتر است که یک قوم بافرهنگ را سرپا و زنده نگاه میدارد و به او خوشبختی میبخشد. گرفتن و بخشیدن، آیا سعادت زندگی معصومانهای که تئاتر به ما میدهد، ارزش آن را ندارد که مسئله مهم جامعه ما باشد؟ اگر چنین است، این همان زندگی نیرومند و آزادی است که همه ما بدان نیازمندیم. پس بیاییم و به امر مهم تئاتر بپردازیم. گرفتن؛ تئاتر را از مادیت بگیریم و بخشیدن، تئاتر را به زندگی آدمی ببخشیم تا قبیله خوشبخت بماند. پینوشت: 1. Persona 2. Personality 3. False face 4. Natural Face 5. end 6. Conclusion 7. Perception پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : هادی وود
در سالهای اخیر سینما در کردستان همواره با حرکتی رو به رشد در صدد تکامل خود بوده و بی شک این امرشامل همه جنبه های سینما شده است. در مقطعی نه چندان دور بسیاری از فیلمها با یک مضمون و ارائه درونمایه های مشابه و همچنین ساختار های نزدیک به هم ساخته و پرداخته می شدند و سینمای این جغرافیا مرتب مشغول تکرار نمودن خویش بود و صد البته این امر در سینمای کوتاه بیشتر خود را نمایان می کرد. اما در سالهای اخیر آنچه را که برای رخ نمایاندن واقعی و ابراز وجودی حقیقی در سینما لازم است در آثار موسوم به فیلمهای کردی به وضوح دیده می شود و مسلما این نتیجه یک بازنگری اصولی و حساب شده از سوی سینماگران است. تنوع موضوعات، نگاههای چند وجهی، آثاری با ساختارهای متفاوت و صدالبته کثرت آثار تولیدی در کردستان نتیجه همین نگرش جدید به سینما در کردستان است. حال این سئوال مطرح میشود که چرا مقوله فیلمسازی وسینما و نگاه جدی و منحصر به فرد به آن با همه مشکلات و مصائبی که دامنگیر سینما و بخصوص از نوع کوتاه آن است در این جغرافیا به نسبت جاهای دیگربالا بوده و تا حدی بیشتر است؟ بی شک اولین وشاید مهمترین دلیل آن را باید در وجود دغدغه فکری و جهان بینی در میان فیلمسازان این دیار دانست. از آنجاکه هنرمند همیشه اثرش رادستاویزی برای بیان احساسات و تفکر غالب بر خود میداند و سعی میکند از هنرش در راستای انتقال این تفکرات بهترین استفاده را بکند دراین میان فیلمسازان کردستان نیز از این قاعده جدانیستند. بی شک کردستان هم سرزمینی است زیبا با قدمتی به درازای تاریخ و پشتوانه فرهنگی اجتماعی بسیار غنی و هم اینکه دارای مشکلات و معضلاتی بخصوص در حوزه مناسبات اجتماعی است که جایگاه آنرا خاص و منحصربفرد میکند. هنگامی که سخن از تفاوت آثار کردی در سالهای اخیر به میان می آید به سبب وجود نوعی نگاه تحلیلگرانه و ابعاد شناسی جامعه کردستان است. فیلمسازان بومی همواره سعی کرده اند هم نگاههای زیباشناسانه و ساختارمند به نسبت فرهنگ غنی و فولکلوراین سرزمین داشته باشند و هم مناسبات مختلف اجتماعی را زیر ذره بین گذاشته و معضلات موجود راکه بی تفاوتی و انکار آن به معنی بقای آنها و در مخاطره انداختن اجتماع است، به اشکال مختلف در قالب آثارشان به تصویر بکشند. رسالتی که بی شک متوجه هنر و بخصوص سینما است و هنرمند با هنرش بار آنرا به دوش میکشد. تعهد به جامعه پیرامون خود و احساس مسئولیت درونی و نهادینه شده به ارزشهای انسانی به دور از هرگونه جهت گرایی و سفارش طلبی و داشتن روحیه انقادگرایانه از بزرگترین فاکتورهاو موهبات برای یک هنرمنداست که با داشتن آن در کنار دانش وتجربه منحصر به هنر سینما آثاری ماندگار و قابل تامل خلق میشود و بدیهی است که این به وفور در میان سینماگران در کردستان دیده میشود و این خوداز مهمترین دلایلی است که موجب برداشتن قدمهای اساسی در حوزه سینما از سوی فیلمسازان در این منطقه شده است. مسلما سینما در کردستان صرفا ابزاری در جهت بر آوردن نیازهای تفریحی و یا ارائه برخی باورهای جزمی و منجمد نیست، بلکه با نقب به اینکه سینما آینه تمام نمای یک جامعه است با طرح ابعاد مختلف و متنوع فرهنگی و اجتماعی این سرزمین و همچنین شناسایی و نمایاندن و نقد هر آنچه که راه پیشرفت و تکامل را از آن سلب نموده و موجبات تکرار داستانهایی تراژیک و غم انگیز را فراهم آورده، پنجره ای تازه رو به جهان گشوده است... منبع : وبلاگ توفیق امانی
پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:, :: 17:41 :: نويسنده : هادی وود
فیلم کوتاه اعدام یک رویا
مشخصات فیلم : نویسنده و کارگردان : هادی احمدی دستیار کارگردان : عبدالرحمان نادری تصویر بردار : امید زارعی دستیار تصویر : سیروان اسماعیلپور- صهیب یوسفی تدوین : هادی احمدی بازیگران : هلاو احمدی - علی محمدی - محمد رسولی تهیه کننده : هادی احمدی خلاصه داستان : پسر دیوانه ای که هر روزه از دور نظاره گر درس خواندن و بازی بچه ها در مدرسه است ، او تصمیم میگیرد که به میان آنها برود اما دانش آموزان دیگر او را طرد میکنند ، سرانجام روزی که دانش آموزان به خانه میروند یکی از آنها کتابی از دستش می افتد که پسر دیوانه آنرا برمیدارد و در قبرستان روستا میگذارد . این فیلم دومین تجربه کوتاه من در فیلمسازی ست . دو شنبه 16 اسفند 1389برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : هادی وود
در انتهای جاده مشخصات فیلم نویسنده و کارگردان : هادی احمدی دستیار کارگردان : علی مجیدزاده تصویربرادار : بختیار عباسی تدوین : هادی احمدی موسیقی : همایون عزیزی ، با تشکر فراوان از استاد دیاری قره داغی ، فرهاد امینی بازیگران : هادی احمدی ، حمیده عبدالهی ، رزگار عبدی . بازیگران خرد سال :پانیز یزدان پرست ، هوشیار احمدی ، آشنا احمدی تهیه کننده : یوسف عزیزی خلاصه داستان : داستان زندگی خانواده ای مرز نشین ، هه ژار که هیجده سال سن دارد و سرپرست خانواده است به همراه مادر و خواهرش در خانه عمویشان زندگی میکنند ، عمویش از آنها میخواهد که خانه را برایش خالی کنند و هه ژار برای تامین معیشت شغل خود را که دست فروشی است رها میکند و به مرز میرود که در راه مرز کشته میشود . این فیلم اولین تجربه کوتاه من در فیلمسازی است و تا کنون در جشنواره های ، (اولین دوره جشنواره فیلم همت -مهاباد در بخش مروری بر آثار فیلمسازان بانه و هفتمین دوره جشنواره فیلم و عکس ژیار در بخش مسابقه فیلم اولیهادر بیجار ) حضور داشته است .
چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : هادی وود
نويسنده : بهروز غريب پور كارگردان : رحمان نادري دستيار كارگردان : هادي احمدي بازيگر : اميد زارعي طراح صحنه : سيروان اسماعيلپور طراح پوستر و بروشور : هادي احمدي افكت : سميرا صالحيان نور : سميرا ستايش تداركات : سهيب يوسفي . آرش سلطانی
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
در این میان ما میتوانیم از این تجربههای كوتاه و پراكنده به یك جریان ماندگار در سینما برسیم یا اینكه با بیتفاوتی باعث فراموش شدن و هدر رفتن آن شویم. فیلم كوتاه با مجموعهیی از آسیبها و آفتها روبهروست كه تا كنون اجازه نداده با یك جریان مستقل و حرفهیی در این زمینه روبهرو شویم. آنها غالباً با هزینههای شخصی، فیلمهای كمخرجی میسازند كه نمیتوانند توانمندیهای بالقوه، دانش و تجربهی خود را در آن به نمایش بگذارند. اگرچه چند مجموعهی دولتی به عنوان حامی، فیلمسازان جوان را حمایت میكنند اما به علت محدود بودن این مراكز، تخصیص بودجه و امكانات به فیلمسازان همواره با سختگیریهای زیادی همراه است؛ البته عدم توزیع یكسان و عادلانهی آنها در مناطق مختلف كشور نیز باعث شده اكثر فیلمسازان جوان در سراسر كشور به مراكز موجود در تهران رو بیاورند و طبیعی است كه در چنین شرایطی بسیاری از افراد مستعد دچار ناكامی در این رقابت غیرمنصفانه شوند، ضمن این كه غالباً آن چه در چنین سازمانها و مجموعههایی حرف اول را میزند، شناخت كافی از فیلمساز است كه یا به واسطهی سابقهی آشنایی وی با این مجموعهها حاصل میشود یا به وسیلهی اعتباری كه از جشنوارهها و جوایز خود كسب كرده است. در چنین موقعیتی، كسانی كه بهتازگی وارد این عرصه شدهاند و فاقد برخورداری از هر دو گزینه هستند، دستشان خالی میماند و پیوسته با عدم تصویب طرحها و فیلمنامههایشان روبهرو میشوند. آنها مأیوس و سرخورده از پیگیریهای بینتیجه، نهایتاً قید همكاری با چنین مجموعههایی را میزنند و ترجیح میدهند كه مستقل كار كنند و غالباً از پسِ مخارج فیلمهایشان برنمیآیند و در همان آغاز راه متوقف میشوند. امكان دسترسی به فیلمهای كوتاه شاخص ایران و جهان برای فیلمسازان، بهخصوص كسانی كه در شهرستانها ساكن هستند، بسیار محدود و سخت است. در واقع ما با فقدان آرشیو تخصصی فیلمهای كوتاه روبهرو هستیم. در بیشتر موارد، كارگاههای تخصصی همزمان با جشنوارهها برگزار میشود و فقط برای كسانی قابل استفاده است كه امكان راهیابی به جشنواره را یافتهاند، در حالی كه برگزاری كارگاهها و اردوهای فیلمسازی و رویارویی مستقیم با تجارب اساتید و بزرگان این عرصه در طول زمان و برای همگان لازم است. هر چه بیشتر امكان برگزاری چنین برنامههایی در شهرهای مختلف میسر و فراهم شود و دسترسی فیلمسازان در مناطق مختلف كشور به منابع، اساتید و امكانات افزایش یابد، با فیلمهایی روبهرو خواهیم شد كه هر یك حال و هوای بخشی از سرزمینمان را با خود خواهد داشت و تحقق سینمای ملی را به واقعیت نزدیكتر خواهد كرد. بنابراین حضور در جشنوارهها برای فیلمسازان بسیار اهمیت دارد و همین موضوع باعث میشود كه جشنوارهها جهتدهنده و تعیینكنندهی جریان فیلم كوتاه شوند؛ مخصوصاً جشنوارههای موضوعی كه بهشدت به تفكر، خلاقیت و آزادی بیان فیلمساز سمت و سو داده و آنها را در مسیر دلخواه خود قرار میدهند و فیلمسازان آرامآرام دستاویز قوانین اجرایی جشنوارهها میشوند. البته جوایز جشنوارهها با انتقادات فراوانی روبهروست كه مهمترین آن، داوری تحت تأثیر جشنوارههای دیگر است. با یك مرور نسبی به راحتی میتوان دریافت كه اگر فیلمسازی از یك جشنوارهی معتبر جایزهیی بگیرد، این جایزه در داوری جشنوارههای دیگر نیز مؤثر خواهد بود و جوایز پی در پی را برای وی به دنبال خواهد آورد، حتی اگر فیلمهای شایستهتری در رقابت با آن مورد غفلت قرار گیرند. این موضوع خود به خود موجی را به وجود میآورد كه افراد به جای رقابت و تعامل با یكدیگر، وادار به تقلید و كپیبرداری از هم میشوند. نباید از یاد برد كه سازندگان فیلم كوتاه به جز عدهی معدود و خاصی غالباً در ابتدای راه فیلمسازی خود هستند و بهشدت نیاز به كسب اعتبار معنوی و حمایت مالی دارند، پس طبیعی است كه به دنبال راههایی باشند تا بتوانند جایشان را در سینما باز كنند. در واقع آنها به جز جشنوارهها راهی برای معرفی و اثبات خود ندارند و این موضوع افراد را به سمت تولید فیلمهای مورد پسند جشنوارهها سوق میدهد و از آنها فیلمسازان وابسته و مقلدی میسازد. گاهی به واسطهی جوایز جشنوارهها موج كوتاهی به راه میافتد، اما به دلیل عدم مداومت آن هرگز معلوم نمیشود كه چرا چنین فیلمهایی مورد تحسین و تشویق جشنوارهها قرار گرفتهاند. در سینمای بلند، جریان نقد با همهی نواقص و كاستیها همواره در كنار جشنوارهها قرار دارد و داوریها را مورد بررسی و واكاوی قرار میدهد. گاهی نظرات منتقدان و جشنوارهها با هم همسو و گاهی در تضاد و تقابل هستند، اما در هر دو صورت بستر مناسبی برای انتخاب و قضاوت در اختیار مخاطب و فیلمساز قرار میگیرد. نقد در مطبوعات و رسانهها میتواند تمركزگرایی بر جشنوارهها را بزداید و داوریها را نیز مورد تردید قرار دهد و به كشف و تقویت استعدادها كمك كند.عدم استقلال حرفهیی سازندگان فیلم كوتاه از اعتبار و احترام فیلمسازان بلند برخوردار نیستند و حتی اگر صاحب فیلمهای شاخص و ارزشمندی باشند، تا به جرگهی فیلمسازان بلند نپیوندند حرفهیی محسوب نمیشوند و همواره در حاشیهی سینما باقی میمانند. بنابراین فیلمساز فیلمهای كوتاه نمیتواند روی پای خود بایستد و استقلال خود را حفظ كند، چرا كه این فیلمسازان در تلاشاند تا به سینمای بلند وصل شوند، در حالی كه فیلم كوتاه میتواند باعث غنا و عمق تنهی سینمای ما باشد و به رشد و بالندگی آن كمك كند. در دهههای اخیر با نسل جدیدی از فیلمسازان در سینمای بلند روبهرو هستیم كه از دنیای فیلم كوتاه آمدهاند و با خود شور و خلاقیت ویژهیی به سینما آوردهاند. پس بهتر است راه را برای فیلم كوتاه باز كنیم .
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فیلم کوتاه : در انتهای جاده ( نویسنده - کارگردان - بازیگر - تدوینگر )- هادی احمدی اعدام یک رویا ( نویسنده و کارگردان- تدوینگر )- هادی احمدی مستند مرز ( رحیم ذبیحی ) بازیگر تامردانمان برقصند (هیوا امین نژاد) صدابردار پیاده رو در حسرت قدم های من ( عطا سلیم پور ) دستیار تصویر
تئاتر :
. فریادی برای زنده ماندن (نویسنده و کارگردان و بازیگر )/دانش آموزی
مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 2. تنها دو با زندگی میکنیم (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 3. تولد زندگی مرگ (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی
مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 4. دختری در تنهایی (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) ۵.نامه ای به یک مادر (دستیار کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) ۶. نفرین به این دنیا که مثل..... (بازیگر )
۷. آخرین معرکه (بازیگر)
۸. دفتر ازدواج (بازیگر)
۹. حضور در اینه پریشان (بهروز غریب پور ) - دستیار کارگردان . طراح پوستر.دستیار نور
۱۰. پدر (آگست استريند برگ ) بازيگر - دستيار كارگردان
۱۱. تنهایی پر هیاهو ( نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی
12. فروکه وان /کردی ( بازیگر ، انتخاب موسیقی )
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فراموش نشدنی
فرزند هنر باش نه فرزند پدر چون فرزند هنر زنده کند نام پدر شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
اصول کارگردانی تئاتر, تهیه و تدارک در کارگردانی, کار عملی با بازیگران, گزینش ایده, تجزیه و تحلیل متن, انتخاب عوامل و کار عملی با بازیگران, مهمترین و اساسیترین ابزار و عناصر کارگردانی
مراحل کارگردانی کارگردانی عمدتاً شامل دو مرحله است: که تهیه و تدارک خود شامل مراحل زیر میباشد: الف- گزینش ایده: ۳- چگونه؟ (به چه سبک وشیوهای) ۵- کی؟ (در چه شرایط زمانی) ۶- کجا؟ ۷- با چه امکاناتی؟ به طور معمول شخص کارگردان با توجه به شرایط سیاسی- اجتماعی و فرهنگی جامعه و با انگیزههای روحی، روانی و سیاسی- اجتماعی و با توجه به قدرت کارگردانی خود و امکانات اجرایی و توان بازیگران و گروه نمایشنامه را برای اجرا انتخاب میکند. ب- تجزیه و تحلیل متن اصل اساسی کار کارگردان اینست که بفهمد چگونه یک نمایشنامه محتوای خودش را ارائه میدهد؟ باید میان فرم یعنی چگونگی ارائه مفهوم نمایش وخود نمایش یعنی آنچه در ساختار اثر است وجه تمایز عینی قائل شد بنابراین پیش از هر کار باید ساختار هنری اثر بررسی شود زیرا در آن روندی دراماتیک جریان دارد و حوادث آن بر کاراکترها تاٌثیر میگذارد. موقعیتها شاید کاملاً عینی و برون گرایانه باشد مانند داستانهای پلیسی یا سمبولیک و فلسفی مانند در انتظار گودو: کارگردان در این مرحله باید شناخت درستی از نمایشنامه بیابد، بداند که نمایشنامه دارای چه ژانری است؟ بر پایة کدام سبک و یا سبکها پیش میرود؟ اگر از ترکیب سبکهای مختلف پدید آمده دقیقاًسبکها کدامند؟ و نهایتاً هدف کارگردان از اجرا چیست؟ کارگردان باید آنقدر متن را بخواند و برای خود آنالیز کند تا به حدی رسد که از آن متن اشباع شود و همه چیز به شکل تصویر در ذهن او تشکیل شود و آنقدر بر اثر تسلط یابد که متن را رها کند و به اصطلاح متن نوشته شده را زمین بگذارد و از این جاست که میتواند تمرین را شروع کند. اینها همه جز با ادراک در مورد متن و تحلیل نمایشنامه اتفاق نمیافتد. و ادراک نیز عبارتست از دیدگاه کلی کارگردان دربارة متن آنهم بعد از اینکه آن را احساس کرده سپس جزء به جزء مورد بررسی قرار داده است. ّمچنین ببینید: منطق روایت) “چهار نیروی محرکه کارگردان را به هنگام کار بر روی نمایشنامه هدایت میکند: ۱- “دید” او نسبت به نمایشنامه که میتواند بر همة وجوه اجرا از بازیگری گرفته تا صحنه پردازی مسلط باشد. ۳- مهارت در ایجاد” ارتباط” که به بازیگران و طراحان کمک میکند خلاقترین دقت و توجه خود را وقف نمایشنامه کنند ۴- “تمایل شدید” به جلب توجه تماشاگران با تهییج ذهن، قلب و روح آنان در مجموع میتوان گفت در مرحلة تجزیه و تحلیل کارگردان باید به دو بخش بپردازد و آن دو بخش را به واضحترین شکل ممکن برای خود تصویر سازی کند. این دو بخش عبارتند از: الف- چراها؟ ب- چگونگی یعنی کارگردان ابتدا باید به تحلیل برسد و بعد از تحلیل به شناخت. و با شناخت کامل و درست است که چگونگی اجرای یک اثر را میتوان تشخیص دهد و این” چگونگی” است که راهگشای او تا انتها میباشد. ج- انتخاب عوامل و اما مرحله بعدی کار عملی با بازیگران است که خود شامل هفت بخش میباشد. الف- روخوانی و مباحثه: که به دور میز خوانی نیز معروف است. دراین بخش از کار نقشها با توجه به خود نقش و توان و جنس بازی بازیگران تقسیم میشوند که یکی از مهمترین اعمال کارگردانی است و انجام آن نیاز به شناخت وسیعی ازامکانات فرد فرد هنرپیشگان دارد و همچنین نیاز به قدرت فراوان کارگردان. ب- تعیین حرکات: در این مرحله کارگردان با توجه به بداهه سازی و خلاقیت بازیگران بر روی صحنه و طرح از پیش تعیین شده خود براساس موقعیتها و لحظههای متن، حرکات بازیگران را مشخص میکند. ج – کار روی دیالوگ: در این مرحله کارگردان به تقطیع حسی دیالوگها می-پردازد و براساس خود جملهها، فضاها را برای بازیگران تفکیک میکند و همچنین به آکسون گذاری درست جملهها میپردازد. در خیلی از کارها دیده میشود که یک پاراگراف چند خطی را بازیگر یکدست و مونوتن بر روی صحنه بیان میکند در حالیکه وقتی پاراگراف را تقطیع میکنید میبینید که همان پاراگراف از ده جمله یا بیشتر تشکیل شده و هر کدام از این جملهها در یک فضای مخصوص به خود گفته میشود و لذا احساس بیانی خاص خود را دارا میباشند و باز برای رفتن از یک فضا به فضای دیگر پاساژ حسی لازم است. اینها همه در این مرحله با راهنمایی کارگردان تصحیح میگردند. چ – پیراستن: در این مرحله حواشی و شاخ و برگهای اضافی حذف میگردد. ناهماهنگیها گرفته میشود و بی نظمیها، نظم مییابد. ﻫ - مرور: در این مرحله ریزه کاریهای تکنیکی و حرفهای مورد توجه قرار میگیرد. د- تمرینات فنی: در این مرحله تمرین با نور و دکور صورت میگیرد. و دراین مرحله است که کارگردان و طراح صحنه و لباس باید به یک هماهنگی در صحنه برسند. در بعضی مواقع کارگردان مجبور است از بعضی میزانسنها و تصویر سازیهای خود بگذرد چرا که مهم اجرای هماهنگ میباشد. ذ- تمرین نهایی: که همان اجرای ژنرال است و در این تمرین لباسها نیز حاضر شده و بازیگران با تصور یک اجرای کامل باید بر روی صحنه روند. در بخش آخر به توضیح و تشریح مهمترین و اساسیترین ابزار و عناصر کارگردانی پرداخته میشود که عبارتند از: ۱- حرکت: اهمیت حرکت را در نمایش نباید دست کم گرفت. حرکت رکن اساسی تئاتر را تشکیل میدهد و ارزش آن حتی بیشتر از ارزش بصری نمایش است و کارگردان باید پیش از تمرینات از خودش بپرسد چقدر از داستان نمایش بوسیلة کلمات به بیان در آمده و چقدر از طریق حرکت. حرکت وسیلهای است اساسی جهت به منصۀ ظهور رساندن و متجلی کردن هر چه بیشتر خصوصیات اخلاقی، آرزوها، تمایلات درونی و اهداف شخص بازی. حرکت که امری مکانیکی است به صورت واسطهای عینی، بین دو پدیدة ذهنی عمل میکند از یک طرف ذهنیات شخص بازی را برملا میسازد و دیگر آنکه از طریق تجسم بخشیدن به ذهنیات شخص بازی و ایجاد ارتباط با تماشاکن در ذهن او رسوخ میکند و بر اندوختههای ذهنیاش اثر میگذارد. در مجموع میتوان گفت جوهرة نمایش بر مبنای حرکت شکل میگیرد. حرکت تبدیل قوه به فعلیت است. تبدیل ذهن است به عین، و از موقعیت پرسوناژ در لحظه نسبت به احساس شخصی خود و تقابل با شخصیت مقابل نشاٌت میگیرد و ادامه مییابد و باز در این تقابل است که حرکت به سکون تبدیل میشود. ۲- میزانسن: مجموعة ایستها و حرکتهای بازیگران و اشیاء که کارگردان آنها را با شم هنری خود برای صحنه ابداع میکند و به طور کلی مجموعة عناصر شنیداری، دیداری در یک ساختار مناسب را میزانسن گویند. و حرکت باعث تغییر میزانسن میشود. ۳- ترکیب: تئاتر هنری است ترکیبی از خط، رنگ، بافت، سطح، حجم، کلام، صوت… ۴- تصویر: انتقال بار معنا از طریق عناصر عینی و بصری و صوری. ترکیب مجموعه عناصری که ما را به معنا و مفهومی عمیقتر از ظاهر آنها برساند تصویر است. (همچنین ببینید: تصویر) ۵- ترکیب تصویری: کنارهم قراردادن اجزاء، اشیاءو عناصر به حکم عقل و منطق برای انتقال بار معنا از طریق یک تصویر زیبا. (همچنین ببینید: زیبایی شناسی) ریتم: ریتم تا حدی اشاره دارد به تاٌثیر فزایندة ضربانهای متفاوت واحدها و شاید، شیوة دیگری است برای توصیف کردن موج زدنهای متن. تعریف فرهنگ و بستر از ریتم میتواند نقطة شروع خوبی باشد: تاٌثیری که به واسطة عناصر نمایشنامه خلق میشود…. و به گسترش زمانمند کنش مربوط است. بنابراین تعریف میتوان فهمید که ریتم تاٌثیر نواختهای فزاینده است و اینکه روشی است برای تبیین نواختهای چندگانه که با هم همنشین هستند. یک جریان یکنواخت باعث کرختی تماشاگر میشود. و اگر این جریان سرعتی سریعتر از حد معمول زندگی دارا باشد تماشاگر عصبی و آشفته و کلافه میشود. پس ریتم نمایش باید ریتمی منطبق با ریتم زندگی داشته باشد و تنظیم ریتم بوسیلة تمام عناصر موجود در صحنه صورت میگیرد، که مهمترین آنها ریتم درونی و بیرونی بازیگر است که فضا و حال و هوای نمایش را آشکار میسازد. هدایت بازیگر: کارگردانی موفق است و میتواند بازیهای زنده و پر انرژی از بازیگران دریافت کند که بتواند از طریق توضیح و تشریح شخصیت و توجیه بازیگر، او را هدایت کند. از هر عاملی و ابزاری استفاده کند تا بازیگر را به نقش برساند. و اما سادهترین، راحتترین و بدترین شکل هدایت بازیگر آنست که کارگردان خود به جای بازیگر بازی کند چرا که ممکن است کارگردان نتواند از عهدة اجرای نقش به نحوة مطلوب بر آید و همچنین ممکن است کارگردان آنقدر خوب نقش را اجرا کند که دیگر فرصتی برای خود انگیختگی و تخیل بازیگر باقی نماند و یا ممکن است کارگردان آنقدر نقش را خوب بازی کند که بازیگر در خود احساس بی لیاقتی کند. بسیاری از کارگردانها بهانه میآورند که بازیگر نمیتواند و من مجبورم به جای او بازی کنم تا یاد بگیرد اما باید گفت که او خود، وظیفة کارگردانی را نمیداند و بهترست کارگردانی را کنار بگذارد اگر به طریقی دیگر نمیتواند بازیگر را هدایت کند. در آخر باید گفت که کارگردانی علم است، تکنیک است به اضافة هنر، و بخش علم و تکنیک را باید فرا گرفت و نیاز به هوش و حساسیت بالایی دارد. و اما کارگردانی چیزی نیست جز آفرینش زندگی یا بخشی از آن بر روی صحنه، و باز میگویم که بهترین مرجع و کتاب و استاد برای فراگیری کارگردانی، شناخت زندگی و آدمها با همة زیروبمش میباشد. و باید گفت صحنه ماشین پروازی است که باید با مهارت کامل هدایت شود. کارگردان با شناخت محدودیتهای فرم هنری خود میداند کدام راه باز و آزاد است به همین دلیل است که میتواند دیگران را با خود همراه کند. هدف او پرواز در عین محدودیتها است. کارگردانی، عمل کردن به شکل کاملاً آزاد در فضایی محدود و یا نشان دادن آزادی در قفس است. منبع : آموزش سینما و تئاتر آنلاین (آستا) شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فيلمسازان بنام هم ميتوانند در عرصه فيلم كوتاه فعال باشند، اما متأسفانه اكثر فيلمسازان حرفهاي ما كسر شأن خود ميدانند كه فيلم كوتاه بسازند... در مقايسه فيلمهاي بلند سينماي ايران با فيلمهاي كوتاه داستاني متوجه ميشويم كه فيلمهاي كوتاه داستاني به لحاظ قدمت قابل مقايسه با فيلمهاي بلند نيستند؛ چنانكه نخستين فيلمهاي كوتاه داستاني، تازه از دهه چهل پا به عرصه سينماي ايران گذاشتند. در حالي كه در آن دهه ساليان سال از ساخت فيلمهاي بلند در سينماي ايران ميگذشت. از لحاظ كميت، فيلمهاي كوتاه قبل از انقلاب قابل مقايسه با فيلمهاي كوتاه بعد از انقلاب نيستند. اين مسئله نشاندهنده استقبال گسترده استعدادهاي جوان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از هنر و سينما و عرصه فيلم كوتاه است. شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
پرداخت در آثار فیلم كوتاه تفاوتی فاحش با نوع تلویزیونی یا سینمایی آن دارد. ایجاز و ایهام در آثار كوتاه حرف اول و آخر را میزند
فیلم كوتاه گونهای از فرآورده یا محصول سینمایی است كه تفاوت عمدهای بانوع تعریف شده و رایج آن در پردههای سینمایی دارد. اولین تمایز این آثار حضور پررنگ صداقت صاحب اثر است كه در جای جای فیلم حضور یافته و خودی نشان میدهد. فیلمسازان كوتاه به لحاظ عدم دغدغههای رایج تجربههای حسی بیواسطه دارند و سعی نمیكنند تا آثار خود را به رنگ و لعاب بزك كرده و قالب كنند. حال هر چقدر این لحظه با پیشفرضهای ما متفاوت باشد تاءثیر شدیدتر خواهد بود. فیلمسازان باهوش سعی میكنند نوعی از تعلیق و انتظار را خلق كنند كه تماشاگر كمترین نشانهای برای این پایان باشكوه به دست نیاورد. شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
Alternative content |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||