Hadi Ahmadi یادداشت هایی از هادی احمدی (سینما و تئاتر ) درباره وبلاگ این وبلاگ به تجربه های شخصی هادی احمدی و مطالب مربوط به هنر و ادبیات بخصوص در زمینه تئاتر و سینما می پردازد ، منتظر انتقاد و پیشنهاد های شما عزیزان هستم . سن ، ملیت یا زمینه رشد اجتماعی فاقد اهمیت است . آنچه مهم است ، این است که شما چیزی برای گفتن دارید که میتواند و باید از طریق رسانه فیلم به روش خاص شما وبا اصطلاحات ویژه شما بیان شود . بزرگترین فیلم های عصرما هنوز ساخته نشده اند . بیایید بکوشیم یکی از کسانی باشیم که این فیلم ها را خواهند ساخت . (دانیل آریخُن ) آخرین مطالب
نويسندگان پرداخت در آثار فیلم كوتاه تفاوتی فاحش با نوع تلویزیونی یا سینمایی آن دارد. ایجاز و ایهام در آثار كوتاه حرف اول و آخر را میزند
فیلم كوتاه گونهای از فرآورده یا محصول سینمایی است كه تفاوت عمدهای بانوع تعریف شده و رایج آن در پردههای سینمایی دارد. اولین تمایز این آثار حضور پررنگ صداقت صاحب اثر است كه در جای جای فیلم حضور یافته و خودی نشان میدهد. فیلمسازان كوتاه به لحاظ عدم دغدغههای رایج تجربههای حسی بیواسطه دارند و سعی نمیكنند تا آثار خود را به رنگ و لعاب بزك كرده و قالب كنند. حال هر چقدر این لحظه با پیشفرضهای ما متفاوت باشد تاءثیر شدیدتر خواهد بود. فیلمسازان باهوش سعی میكنند نوعی از تعلیق و انتظار را خلق كنند كه تماشاگر كمترین نشانهای برای این پایان باشكوه به دست نیاورد. شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فيلمسازان بنام هم ميتوانند در عرصه فيلم كوتاه فعال باشند، اما متأسفانه اكثر فيلمسازان حرفهاي ما كسر شأن خود ميدانند كه فيلم كوتاه بسازند... در مقايسه فيلمهاي بلند سينماي ايران با فيلمهاي كوتاه داستاني متوجه ميشويم كه فيلمهاي كوتاه داستاني به لحاظ قدمت قابل مقايسه با فيلمهاي بلند نيستند؛ چنانكه نخستين فيلمهاي كوتاه داستاني، تازه از دهه چهل پا به عرصه سينماي ايران گذاشتند. در حالي كه در آن دهه ساليان سال از ساخت فيلمهاي بلند در سينماي ايران ميگذشت. از لحاظ كميت، فيلمهاي كوتاه قبل از انقلاب قابل مقايسه با فيلمهاي كوتاه بعد از انقلاب نيستند. اين مسئله نشاندهنده استقبال گسترده استعدادهاي جوان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از هنر و سينما و عرصه فيلم كوتاه است. شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
اصول کارگردانی تئاتر, تهیه و تدارک در کارگردانی, کار عملی با بازیگران, گزینش ایده, تجزیه و تحلیل متن, انتخاب عوامل و کار عملی با بازیگران, مهمترین و اساسیترین ابزار و عناصر کارگردانی
مراحل کارگردانی کارگردانی عمدتاً شامل دو مرحله است: که تهیه و تدارک خود شامل مراحل زیر میباشد: الف- گزینش ایده: ۳- چگونه؟ (به چه سبک وشیوهای) ۵- کی؟ (در چه شرایط زمانی) ۶- کجا؟ ۷- با چه امکاناتی؟ به طور معمول شخص کارگردان با توجه به شرایط سیاسی- اجتماعی و فرهنگی جامعه و با انگیزههای روحی، روانی و سیاسی- اجتماعی و با توجه به قدرت کارگردانی خود و امکانات اجرایی و توان بازیگران و گروه نمایشنامه را برای اجرا انتخاب میکند. ب- تجزیه و تحلیل متن اصل اساسی کار کارگردان اینست که بفهمد چگونه یک نمایشنامه محتوای خودش را ارائه میدهد؟ باید میان فرم یعنی چگونگی ارائه مفهوم نمایش وخود نمایش یعنی آنچه در ساختار اثر است وجه تمایز عینی قائل شد بنابراین پیش از هر کار باید ساختار هنری اثر بررسی شود زیرا در آن روندی دراماتیک جریان دارد و حوادث آن بر کاراکترها تاٌثیر میگذارد. موقعیتها شاید کاملاً عینی و برون گرایانه باشد مانند داستانهای پلیسی یا سمبولیک و فلسفی مانند در انتظار گودو: کارگردان در این مرحله باید شناخت درستی از نمایشنامه بیابد، بداند که نمایشنامه دارای چه ژانری است؟ بر پایة کدام سبک و یا سبکها پیش میرود؟ اگر از ترکیب سبکهای مختلف پدید آمده دقیقاًسبکها کدامند؟ و نهایتاً هدف کارگردان از اجرا چیست؟ کارگردان باید آنقدر متن را بخواند و برای خود آنالیز کند تا به حدی رسد که از آن متن اشباع شود و همه چیز به شکل تصویر در ذهن او تشکیل شود و آنقدر بر اثر تسلط یابد که متن را رها کند و به اصطلاح متن نوشته شده را زمین بگذارد و از این جاست که میتواند تمرین را شروع کند. اینها همه جز با ادراک در مورد متن و تحلیل نمایشنامه اتفاق نمیافتد. و ادراک نیز عبارتست از دیدگاه کلی کارگردان دربارة متن آنهم بعد از اینکه آن را احساس کرده سپس جزء به جزء مورد بررسی قرار داده است. ّمچنین ببینید: منطق روایت) “چهار نیروی محرکه کارگردان را به هنگام کار بر روی نمایشنامه هدایت میکند: ۱- “دید” او نسبت به نمایشنامه که میتواند بر همة وجوه اجرا از بازیگری گرفته تا صحنه پردازی مسلط باشد. ۳- مهارت در ایجاد” ارتباط” که به بازیگران و طراحان کمک میکند خلاقترین دقت و توجه خود را وقف نمایشنامه کنند ۴- “تمایل شدید” به جلب توجه تماشاگران با تهییج ذهن، قلب و روح آنان در مجموع میتوان گفت در مرحلة تجزیه و تحلیل کارگردان باید به دو بخش بپردازد و آن دو بخش را به واضحترین شکل ممکن برای خود تصویر سازی کند. این دو بخش عبارتند از: الف- چراها؟ ب- چگونگی یعنی کارگردان ابتدا باید به تحلیل برسد و بعد از تحلیل به شناخت. و با شناخت کامل و درست است که چگونگی اجرای یک اثر را میتوان تشخیص دهد و این” چگونگی” است که راهگشای او تا انتها میباشد. ج- انتخاب عوامل و اما مرحله بعدی کار عملی با بازیگران است که خود شامل هفت بخش میباشد. الف- روخوانی و مباحثه: که به دور میز خوانی نیز معروف است. دراین بخش از کار نقشها با توجه به خود نقش و توان و جنس بازی بازیگران تقسیم میشوند که یکی از مهمترین اعمال کارگردانی است و انجام آن نیاز به شناخت وسیعی ازامکانات فرد فرد هنرپیشگان دارد و همچنین نیاز به قدرت فراوان کارگردان. ب- تعیین حرکات: در این مرحله کارگردان با توجه به بداهه سازی و خلاقیت بازیگران بر روی صحنه و طرح از پیش تعیین شده خود براساس موقعیتها و لحظههای متن، حرکات بازیگران را مشخص میکند. ج – کار روی دیالوگ: در این مرحله کارگردان به تقطیع حسی دیالوگها می-پردازد و براساس خود جملهها، فضاها را برای بازیگران تفکیک میکند و همچنین به آکسون گذاری درست جملهها میپردازد. در خیلی از کارها دیده میشود که یک پاراگراف چند خطی را بازیگر یکدست و مونوتن بر روی صحنه بیان میکند در حالیکه وقتی پاراگراف را تقطیع میکنید میبینید که همان پاراگراف از ده جمله یا بیشتر تشکیل شده و هر کدام از این جملهها در یک فضای مخصوص به خود گفته میشود و لذا احساس بیانی خاص خود را دارا میباشند و باز برای رفتن از یک فضا به فضای دیگر پاساژ حسی لازم است. اینها همه در این مرحله با راهنمایی کارگردان تصحیح میگردند. چ – پیراستن: در این مرحله حواشی و شاخ و برگهای اضافی حذف میگردد. ناهماهنگیها گرفته میشود و بی نظمیها، نظم مییابد. ﻫ - مرور: در این مرحله ریزه کاریهای تکنیکی و حرفهای مورد توجه قرار میگیرد. د- تمرینات فنی: در این مرحله تمرین با نور و دکور صورت میگیرد. و دراین مرحله است که کارگردان و طراح صحنه و لباس باید به یک هماهنگی در صحنه برسند. در بعضی مواقع کارگردان مجبور است از بعضی میزانسنها و تصویر سازیهای خود بگذرد چرا که مهم اجرای هماهنگ میباشد. ذ- تمرین نهایی: که همان اجرای ژنرال است و در این تمرین لباسها نیز حاضر شده و بازیگران با تصور یک اجرای کامل باید بر روی صحنه روند. در بخش آخر به توضیح و تشریح مهمترین و اساسیترین ابزار و عناصر کارگردانی پرداخته میشود که عبارتند از: ۱- حرکت: اهمیت حرکت را در نمایش نباید دست کم گرفت. حرکت رکن اساسی تئاتر را تشکیل میدهد و ارزش آن حتی بیشتر از ارزش بصری نمایش است و کارگردان باید پیش از تمرینات از خودش بپرسد چقدر از داستان نمایش بوسیلة کلمات به بیان در آمده و چقدر از طریق حرکت. حرکت وسیلهای است اساسی جهت به منصۀ ظهور رساندن و متجلی کردن هر چه بیشتر خصوصیات اخلاقی، آرزوها، تمایلات درونی و اهداف شخص بازی. حرکت که امری مکانیکی است به صورت واسطهای عینی، بین دو پدیدة ذهنی عمل میکند از یک طرف ذهنیات شخص بازی را برملا میسازد و دیگر آنکه از طریق تجسم بخشیدن به ذهنیات شخص بازی و ایجاد ارتباط با تماشاکن در ذهن او رسوخ میکند و بر اندوختههای ذهنیاش اثر میگذارد. در مجموع میتوان گفت جوهرة نمایش بر مبنای حرکت شکل میگیرد. حرکت تبدیل قوه به فعلیت است. تبدیل ذهن است به عین، و از موقعیت پرسوناژ در لحظه نسبت به احساس شخصی خود و تقابل با شخصیت مقابل نشاٌت میگیرد و ادامه مییابد و باز در این تقابل است که حرکت به سکون تبدیل میشود. ۲- میزانسن: مجموعة ایستها و حرکتهای بازیگران و اشیاء که کارگردان آنها را با شم هنری خود برای صحنه ابداع میکند و به طور کلی مجموعة عناصر شنیداری، دیداری در یک ساختار مناسب را میزانسن گویند. و حرکت باعث تغییر میزانسن میشود. ۳- ترکیب: تئاتر هنری است ترکیبی از خط، رنگ، بافت، سطح، حجم، کلام، صوت… ۴- تصویر: انتقال بار معنا از طریق عناصر عینی و بصری و صوری. ترکیب مجموعه عناصری که ما را به معنا و مفهومی عمیقتر از ظاهر آنها برساند تصویر است. (همچنین ببینید: تصویر) ۵- ترکیب تصویری: کنارهم قراردادن اجزاء، اشیاءو عناصر به حکم عقل و منطق برای انتقال بار معنا از طریق یک تصویر زیبا. (همچنین ببینید: زیبایی شناسی) ریتم: ریتم تا حدی اشاره دارد به تاٌثیر فزایندة ضربانهای متفاوت واحدها و شاید، شیوة دیگری است برای توصیف کردن موج زدنهای متن. تعریف فرهنگ و بستر از ریتم میتواند نقطة شروع خوبی باشد: تاٌثیری که به واسطة عناصر نمایشنامه خلق میشود…. و به گسترش زمانمند کنش مربوط است. بنابراین تعریف میتوان فهمید که ریتم تاٌثیر نواختهای فزاینده است و اینکه روشی است برای تبیین نواختهای چندگانه که با هم همنشین هستند. یک جریان یکنواخت باعث کرختی تماشاگر میشود. و اگر این جریان سرعتی سریعتر از حد معمول زندگی دارا باشد تماشاگر عصبی و آشفته و کلافه میشود. پس ریتم نمایش باید ریتمی منطبق با ریتم زندگی داشته باشد و تنظیم ریتم بوسیلة تمام عناصر موجود در صحنه صورت میگیرد، که مهمترین آنها ریتم درونی و بیرونی بازیگر است که فضا و حال و هوای نمایش را آشکار میسازد. هدایت بازیگر: کارگردانی موفق است و میتواند بازیهای زنده و پر انرژی از بازیگران دریافت کند که بتواند از طریق توضیح و تشریح شخصیت و توجیه بازیگر، او را هدایت کند. از هر عاملی و ابزاری استفاده کند تا بازیگر را به نقش برساند. و اما سادهترین، راحتترین و بدترین شکل هدایت بازیگر آنست که کارگردان خود به جای بازیگر بازی کند چرا که ممکن است کارگردان نتواند از عهدة اجرای نقش به نحوة مطلوب بر آید و همچنین ممکن است کارگردان آنقدر خوب نقش را اجرا کند که دیگر فرصتی برای خود انگیختگی و تخیل بازیگر باقی نماند و یا ممکن است کارگردان آنقدر نقش را خوب بازی کند که بازیگر در خود احساس بی لیاقتی کند. بسیاری از کارگردانها بهانه میآورند که بازیگر نمیتواند و من مجبورم به جای او بازی کنم تا یاد بگیرد اما باید گفت که او خود، وظیفة کارگردانی را نمیداند و بهترست کارگردانی را کنار بگذارد اگر به طریقی دیگر نمیتواند بازیگر را هدایت کند. در آخر باید گفت که کارگردانی علم است، تکنیک است به اضافة هنر، و بخش علم و تکنیک را باید فرا گرفت و نیاز به هوش و حساسیت بالایی دارد. و اما کارگردانی چیزی نیست جز آفرینش زندگی یا بخشی از آن بر روی صحنه، و باز میگویم که بهترین مرجع و کتاب و استاد برای فراگیری کارگردانی، شناخت زندگی و آدمها با همة زیروبمش میباشد. و باید گفت صحنه ماشین پروازی است که باید با مهارت کامل هدایت شود. کارگردان با شناخت محدودیتهای فرم هنری خود میداند کدام راه باز و آزاد است به همین دلیل است که میتواند دیگران را با خود همراه کند. هدف او پرواز در عین محدودیتها است. کارگردانی، عمل کردن به شکل کاملاً آزاد در فضایی محدود و یا نشان دادن آزادی در قفس است. منبع : آموزش سینما و تئاتر آنلاین (آستا) شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فراموش نشدنی
فرزند هنر باش نه فرزند پدر چون فرزند هنر زنده کند نام پدر شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
فیلم کوتاه : در انتهای جاده ( نویسنده - کارگردان - بازیگر - تدوینگر )- هادی احمدی اعدام یک رویا ( نویسنده و کارگردان- تدوینگر )- هادی احمدی مستند مرز ( رحیم ذبیحی ) بازیگر تامردانمان برقصند (هیوا امین نژاد) صدابردار پیاده رو در حسرت قدم های من ( عطا سلیم پور ) دستیار تصویر
تئاتر :
. فریادی برای زنده ماندن (نویسنده و کارگردان و بازیگر )/دانش آموزی
مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 2. تنها دو با زندگی میکنیم (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 3. تولد زندگی مرگ (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی
مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) 4. دختری در تنهایی (نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) ۵.نامه ای به یک مادر (دستیار کارگردان )/دانش آموزی مقام اول جشنواره دانش اموزی ( کارگردانی - بازیگری ) ۶. نفرین به این دنیا که مثل..... (بازیگر )
۷. آخرین معرکه (بازیگر)
۸. دفتر ازدواج (بازیگر)
۹. حضور در اینه پریشان (بهروز غریب پور ) - دستیار کارگردان . طراح پوستر.دستیار نور
۱۰. پدر (آگست استريند برگ ) بازيگر - دستيار كارگردان
۱۱. تنهایی پر هیاهو ( نویسنده و کارگردان )/دانش آموزی
12. فروکه وان /کردی ( بازیگر ، انتخاب موسیقی )
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
در این میان ما میتوانیم از این تجربههای كوتاه و پراكنده به یك جریان ماندگار در سینما برسیم یا اینكه با بیتفاوتی باعث فراموش شدن و هدر رفتن آن شویم. فیلم كوتاه با مجموعهیی از آسیبها و آفتها روبهروست كه تا كنون اجازه نداده با یك جریان مستقل و حرفهیی در این زمینه روبهرو شویم. آنها غالباً با هزینههای شخصی، فیلمهای كمخرجی میسازند كه نمیتوانند توانمندیهای بالقوه، دانش و تجربهی خود را در آن به نمایش بگذارند. اگرچه چند مجموعهی دولتی به عنوان حامی، فیلمسازان جوان را حمایت میكنند اما به علت محدود بودن این مراكز، تخصیص بودجه و امكانات به فیلمسازان همواره با سختگیریهای زیادی همراه است؛ البته عدم توزیع یكسان و عادلانهی آنها در مناطق مختلف كشور نیز باعث شده اكثر فیلمسازان جوان در سراسر كشور به مراكز موجود در تهران رو بیاورند و طبیعی است كه در چنین شرایطی بسیاری از افراد مستعد دچار ناكامی در این رقابت غیرمنصفانه شوند، ضمن این كه غالباً آن چه در چنین سازمانها و مجموعههایی حرف اول را میزند، شناخت كافی از فیلمساز است كه یا به واسطهی سابقهی آشنایی وی با این مجموعهها حاصل میشود یا به وسیلهی اعتباری كه از جشنوارهها و جوایز خود كسب كرده است. در چنین موقعیتی، كسانی كه بهتازگی وارد این عرصه شدهاند و فاقد برخورداری از هر دو گزینه هستند، دستشان خالی میماند و پیوسته با عدم تصویب طرحها و فیلمنامههایشان روبهرو میشوند. آنها مأیوس و سرخورده از پیگیریهای بینتیجه، نهایتاً قید همكاری با چنین مجموعههایی را میزنند و ترجیح میدهند كه مستقل كار كنند و غالباً از پسِ مخارج فیلمهایشان برنمیآیند و در همان آغاز راه متوقف میشوند. امكان دسترسی به فیلمهای كوتاه شاخص ایران و جهان برای فیلمسازان، بهخصوص كسانی كه در شهرستانها ساكن هستند، بسیار محدود و سخت است. در واقع ما با فقدان آرشیو تخصصی فیلمهای كوتاه روبهرو هستیم. در بیشتر موارد، كارگاههای تخصصی همزمان با جشنوارهها برگزار میشود و فقط برای كسانی قابل استفاده است كه امكان راهیابی به جشنواره را یافتهاند، در حالی كه برگزاری كارگاهها و اردوهای فیلمسازی و رویارویی مستقیم با تجارب اساتید و بزرگان این عرصه در طول زمان و برای همگان لازم است. هر چه بیشتر امكان برگزاری چنین برنامههایی در شهرهای مختلف میسر و فراهم شود و دسترسی فیلمسازان در مناطق مختلف كشور به منابع، اساتید و امكانات افزایش یابد، با فیلمهایی روبهرو خواهیم شد كه هر یك حال و هوای بخشی از سرزمینمان را با خود خواهد داشت و تحقق سینمای ملی را به واقعیت نزدیكتر خواهد كرد. بنابراین حضور در جشنوارهها برای فیلمسازان بسیار اهمیت دارد و همین موضوع باعث میشود كه جشنوارهها جهتدهنده و تعیینكنندهی جریان فیلم كوتاه شوند؛ مخصوصاً جشنوارههای موضوعی كه بهشدت به تفكر، خلاقیت و آزادی بیان فیلمساز سمت و سو داده و آنها را در مسیر دلخواه خود قرار میدهند و فیلمسازان آرامآرام دستاویز قوانین اجرایی جشنوارهها میشوند. البته جوایز جشنوارهها با انتقادات فراوانی روبهروست كه مهمترین آن، داوری تحت تأثیر جشنوارههای دیگر است. با یك مرور نسبی به راحتی میتوان دریافت كه اگر فیلمسازی از یك جشنوارهی معتبر جایزهیی بگیرد، این جایزه در داوری جشنوارههای دیگر نیز مؤثر خواهد بود و جوایز پی در پی را برای وی به دنبال خواهد آورد، حتی اگر فیلمهای شایستهتری در رقابت با آن مورد غفلت قرار گیرند. این موضوع خود به خود موجی را به وجود میآورد كه افراد به جای رقابت و تعامل با یكدیگر، وادار به تقلید و كپیبرداری از هم میشوند. نباید از یاد برد كه سازندگان فیلم كوتاه به جز عدهی معدود و خاصی غالباً در ابتدای راه فیلمسازی خود هستند و بهشدت نیاز به كسب اعتبار معنوی و حمایت مالی دارند، پس طبیعی است كه به دنبال راههایی باشند تا بتوانند جایشان را در سینما باز كنند. در واقع آنها به جز جشنوارهها راهی برای معرفی و اثبات خود ندارند و این موضوع افراد را به سمت تولید فیلمهای مورد پسند جشنوارهها سوق میدهد و از آنها فیلمسازان وابسته و مقلدی میسازد. گاهی به واسطهی جوایز جشنوارهها موج كوتاهی به راه میافتد، اما به دلیل عدم مداومت آن هرگز معلوم نمیشود كه چرا چنین فیلمهایی مورد تحسین و تشویق جشنوارهها قرار گرفتهاند. در سینمای بلند، جریان نقد با همهی نواقص و كاستیها همواره در كنار جشنوارهها قرار دارد و داوریها را مورد بررسی و واكاوی قرار میدهد. گاهی نظرات منتقدان و جشنوارهها با هم همسو و گاهی در تضاد و تقابل هستند، اما در هر دو صورت بستر مناسبی برای انتخاب و قضاوت در اختیار مخاطب و فیلمساز قرار میگیرد. نقد در مطبوعات و رسانهها میتواند تمركزگرایی بر جشنوارهها را بزداید و داوریها را نیز مورد تردید قرار دهد و به كشف و تقویت استعدادها كمك كند.عدم استقلال حرفهیی سازندگان فیلم كوتاه از اعتبار و احترام فیلمسازان بلند برخوردار نیستند و حتی اگر صاحب فیلمهای شاخص و ارزشمندی باشند، تا به جرگهی فیلمسازان بلند نپیوندند حرفهیی محسوب نمیشوند و همواره در حاشیهی سینما باقی میمانند. بنابراین فیلمساز فیلمهای كوتاه نمیتواند روی پای خود بایستد و استقلال خود را حفظ كند، چرا كه این فیلمسازان در تلاشاند تا به سینمای بلند وصل شوند، در حالی كه فیلم كوتاه میتواند باعث غنا و عمق تنهی سینمای ما باشد و به رشد و بالندگی آن كمك كند. در دهههای اخیر با نسل جدیدی از فیلمسازان در سینمای بلند روبهرو هستیم كه از دنیای فیلم كوتاه آمدهاند و با خود شور و خلاقیت ویژهیی به سینما آوردهاند. پس بهتر است راه را برای فیلم كوتاه باز كنیم .
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
نويسنده : بهروز غريب پور كارگردان : رحمان نادري دستيار كارگردان : هادي احمدي بازيگر : اميد زارعي طراح صحنه : سيروان اسماعيلپور طراح پوستر و بروشور : هادي احمدي افكت : سميرا صالحيان نور : سميرا ستايش تداركات : سهيب يوسفي . آرش سلطانی
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : هادی وود
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
Alternative content |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||